اکسیژن
اطلاع رسانی، آموزش و فرهنگ سازی برای دستیابی به هوای پاک در کشور
اعتراض محمد اصفهانی به ارسال پارازيت

محمد اصفهاني در مهر ماه سال 91 در يادداشتي که در سايتش منتشر کرد به برخي مسائل و مشکلات موجود در جامعه از جمله سانسورهاي صدا و سيما و ارسال پارازيت انتقاد کرد.

شهر - اصفهاني در ابتداي اين متن آورده: «اين نوشته دغدغه اين روزهاي من است. در نگارش آن مقيد به مرتبط سازي هنجارهايش نبودم و هر آنچه در من گذشت بيان کردم: وقتي ماجراي آن فيلم درباره پيامبر و وقايع بعدي اش اتفاق افتاد از خودم پرسيدم: چرا ما دوستداران و پيروانش اين شاخص رحمت و محبت را آنگونه به دنيا معرفي نکرديم تا کسي پروا نکند که به حريم نوراني اش نزديک شود؟

 چرا با بداخلاقي ها و خشونت هاي ساده لوحانه و از سر غفلت؛ مکتب بزرگ او را در پهنه گيتي زير سوال برديم؟ پيروان باطل؛ هميشه در جلوه نمايي حاضرند ... آيا ما به آنها فرصت هاي خوب و استثنايي نداديم؟ آيا در تعريف مکتب محمد؛ پيروان «او» کساني هستند که تا بي احترامي و جفا مي بينند؛ حمله مي کنند ومي کشند و کشته مي شوند؟ آيا او و فرزندانش هم اينگونه بودند؟ آيا حرکاتي که از ما سر مي زند روح بزرگ پيامبر را بيشتر به درد مي آورد يا نمايش فيلمي ضعيف از يک فرد معلوم الحال؟

 اين روزها با غم چنين غفلت هايي سر به گريبانم ... فکر به کمرنگ شدن روزافزون مقدسات در اذهان؛ فکر به اوضاع نا به هنجار مسلمانان در خارج و داخل ايران؛ وضع کار اهالي موسيقي در مملکت؛ مشکلات حرفه اي خودم مثل سانسور ناگهاني و يک جانبه تيتراژ «تکيه بر باد» توسط واحد موسيقي صدا و سيما پس از تصويب آن (به گفته دوستان در شبکه تهران) توسط واحد موسيقي سازمان صداوسيما!

 آن هم با قطع مواجب و پرداخت هاي اقشار ضعيفي مانند کارمندان واحد ترابري و ... سرالب؛ و تحت فشار قرار دادن تهيه کننده محترم با موقوف کردن پرداخت ها به قبل اين سانسور توسط گروه فيلم و سريال. شبکه تهران ... سپس انتقال اين مسئله به بنده که آيا راضي هستم حقوق راننده ترابري قطع شود يا نه؟

 از طرف ديگر تحقير و شکست و مخاطره مستمر در قالب بي احترامي به اين همه شهروند ايراني با فرستادن شبانه روزي پارازيت هاي سنگين ماهواره اي و تبديل ايران به کانون هاي تشعشع توسط اشخاصي مجهول که نه ملت را قدر مي شناسند و نه به فريادهاي وزير و وکيل واکنشي نشان مي دهند که لابد اگر ايراني باشند خانواده هاي آنها هم قطعا در گذر زمان قرباني چنين تشعشعاتي خواهند شد ...»

 از شما مي پرسم!

 اصفهاني در ادامه اين يادداشت هم آورده: «از شما متصدي پارازيت! مي پرسم: بيماري که داروهاي سرکوب ايمني مصرف مي کند تا عضو پيوندي اش در بدن باقي بماند ... سالمندان فرتوت که اصلا ماهواره نمي بينند؛ بيماران سرطاني و ضعيف تحت شيمي درماني؛ مسلول ها و جانبازان و معلولان؛ بيماران اعصاب و روان؛ آدم هاي سالم و قوي که ماهواره نگاه نمي کنند؛ بچه هاي سرطاني در کانون هايي مثل محک؛ دياليزي ها؛ حامله ها؛ نوزادها و جنين ها و ... همه روز و شب شان را با پارازيت هاي ماهواره اي و تشعشعات مسموم و مضر آن طي مي کنند تا شما که کسي جرات ندارد درباره تان سوال کند به وظيفه فرهنگي خود در جبهه هاي تهاجم فرهنگي و جنگ نرم عمل کنيد؟ و مثل هميشه فقط با سيستم حذفي ظاهرا به سراغ دشمن و در اصل به سراغ هموطنان و خانواده هاي خود برويد؟ ... نکند خطر اين تشعشعات را شوخي گرفته ايد؟ آيا مي دانيد رهايي از حق مردم در روز جزا هيچ علاجي جز حلاليت از تک تک آنها ندارد و حتي خداوند بزرگ هم از ناحيه اي جز طلب حلاليت؛ قادر به رفع و رجوع آن نيست؟ و اما بعد ...

 جالب اينجاست که ناگهان تمامي اين ضرورت ها و احساس مسئوليت هاي مطابق مصلحت که وضع و تشخيص آنها هم فقط با همان غيرپاسخگو و مجهول است يکدفعه رنگ مي بازد؛ محو مي شود و از بين مي رود! چرا؟

 به راستي مقصر کيست؟

 در انتهاي اين يادداشت هم ذکر شده: «چون چند نفر غيرايراني از خارج؛ به نام «سران جنبش عدم تعهد» چند روزي وارد ايران مي شوند، به خاطر آنها تمامي ملت از اين عقوبت شبانه روزي ناگهان عفو شده؛ به يمن برکت ورود آنها موقتا مجاز به ادامه زندگي با شرايط بهتر مي شوند ... ولي فقط موقتا ... چون با پايان کار اجلاس؛ پارازيت ها دوباره غوغا مي کنند تا آمار افزايش سرطان به ?? هزار نفر در سال گذشته؛ روند صعودي خود را کماکان ادامه دهد وما را به آستانه «سونامي سرطان» در ايران به عنوان يکي از رکوردداران جهاني اين بيماري برساند...

 اين است قدر و منزلت ما شهروندان ايراني و ملت ايران ... خودمان اينگونه به هم اهانت مي کنيم و قصد جان همديگر مي کنيم آن وقت ناراحتيم که چرا بيگانگان حرمت پيامبرمان و عقايديمان را نگه نمي دارند ... به راستي مقصر کيست؟ آيا ديگر وقت آن نيست که از خواب غفلت بيدار شويم؛ از عناد و لجبازي دست برداريم ونگاهي اساسي و منصفانه به دين و دنيامان بيندازيم؟ مگر نگفته اند که دنيا مزرعه آخرت است؟ اين روزها با غم چنين غفلت هايي سر به گريبانم ...

 آواز «غم غفلت» را که با همراهي دوست خوب و همکارم بهروز صفاريان؛ بر غزل تابناک شاعر بزرگ؛ بيدل دهلوي در استوديوي بهروز اجرا کردم پيشکش مي کنم به پيشگاه اسوه و نمونه اخلاق و محبت و جذب ... يعني پيامبر گرامي اسلام. اين اثر؛ وصف الحال اين روزهاي کسي است که متاسفانه فقط نامش شبيه به محمد مصطفي است و درد دل اوست با هموطنانش.»

تاریخ انتشار: ۱۸ مهر ۱۳۹۱ 

عکس : بهار نیوز

مطالب مرتبط :

پارازیت مفید یا مضر؟

پارازیت؛ از امواج بی‌ضرر تا سونامی سرطان

 تشکیل کمیته پارازیت در وزارت ارتباطات

هنرمندان نیز به جمع معترضین آلودگی هوا پیوستند

ابتکار : دولت خطر پارازیتها را کم می کند

سازمان محیط زیست به تکالیف قانونی خود در مورد پارازیت ها عمل می کند

فتوای آیت‌الله موسوی‌اردبیلی درباره پارازیت‌

پاسخ یک مرجع تقلید به سوال درباره پارازیت

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:

نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 8 خرداد 1393برچسب:پارازیت - اعتراض - محمد اصفهانی - غم غفلت, توسط دکتر سید علیرضا عظیمی |
.: Weblog Themes By LoxBlog :.